ویرجینیا وولف

ساخت وبلاگ

میرندا در زیر درخت سیب و بر روی یک صندلی راحتی خواب بود. در طرف راست صندلی کتابی بر روی چمن‌ها افتاده بود و انگشت دست میرندا طوری قرار گرفته بود که انگار داشت به جمله‌ای در کتاب اشاره می‌کرد. مضمون جمله این بود: «اینجا جایی است که دختران جوان آرزویش را دارند...» حالت میرندا به گونه‌ای بود که انگار با خواندن این جمله خوابش برده است.

داستان باغ میوه

از مجموعه رمان نانوشته ویرجینیا وولف

نشر مصدق

 

از الفبای زبان فارسی بخاطر سخاوتش متشکرم همین طور از ویرجینیا وولف که قلمش چنان سحرآمیز است که مرا علاقمند به خواندن داستانهایی می‌کند که در آن هیچ حادثه ای رخ نمی‌دهد و در عین حال دلم می‌خواهد نظیر چنان داستانهایی بنویسم. عنوان کتاب هنگام گشت زدن در کتابفروشی مرا به خودش جذب کرد. رمان نانوشته چطور نوشته ای باید باشد؟ در واقع این عنوان یکی از داستان های کوتاه این مجموعه است. محور داستان زنان هستند که لحظه های متفاوتی را تجربه می‌کنند و در هر داستان یک کتاب به نوعی در حاشیه داستان دیده می‌شود و چنان کوتاه هستند که بعضی از آنها را دوباره و سه باره می‌خوانم.

خیالات شبانه...
ما را در سایت خیالات شبانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : setare-shabha بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 9 اسفند 1397 ساعت: 4:36